زمان کرونا دوران عقد من و همسرم بود، اولش سرماخوردگی عادی داشت شوهرم بعد رفته رفته حالش بد شد خونه ی ما بود، پدرم بردش دکتر تبش بالا بود دکتر گفت کروناعه
در حدی بدن شوهرم داغ بود ک دست میزدم دستم میسوخت
۴ روز تمام بالا سرش بودم بهش رسیدگی کردم و مامانم براش غذا های مخصوص درست میکرد ولی پدر مادرش حتی نیومدن خونه ی ما سر بزنن به پسرشون😂 خیلی اون ۴ روز سخت بود
شوهرم تو حالت خواب بود دائم اصلا متوجه دور و برش نبود
فقط برای دارو و دمنوش و غذا بیدارش میکردیم