بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من تو بارداری فقط خاکشیر اول صبح توی اب گرم میریختم میخوردم عالی جواب میداد
من یه دختر لوس بودم ک از امپولای موقع سرماخوردگی میترسیدم مامانم بزور قرص و شربت میریخت ته حلقم ولی توی ۱۹ سالگی مبتلا ب ام اس شدم و از اون موقع بزرگ شدم توکل ب خدا و توسل ب حسین زهرا برا من معجزه ها کرده همسر خوب فرزند سالم زایمان طبیعی راحت خدا نعمت رو در حق من تمام کرده الان فقط یه جفت میخام برا پسرم .من کاربر مامان امیرحسین هستم.
من قبل بارداری سی لاکس بهم نمی ساخت و نفخ شدید میکردم یبوست حل میشد نفخ میومد سراغم ولی موقع بارداری نمدونم چهجوریه
دخترخانومای مجرد...شما رو به هر کی قبول دارین قسم زیر 22 سال ازدواج نکنین .... منظورم این نیس که اونایی که زیر 22 ازدواج کردن بدبختند...من خودم 18 سالم بود و سال اول دانشگاه بودم که ازدواج کردم و خیلی هم خدا رو شاکرم و ولی زیر 22 ریسک داره....چون تو به عنوان یه زن تا 22 سالگی نود درصد افکارت و عقایدت ثبات پیدا میکنه و خیلی از تفریح ها و شیطنت های دخترونه مال زیر22 هست و از طرفی یه زن هرچی کوچیکتر باشه آسیبپذیر تره و بیشتر میتونه مورد ظلم واقع بشه ولی بالای 22 سال بالاخره یه رشته دانشگاهی خوندی و در صورت نیاز احتمال شاغل شدنت بیشتره و اگه خدایی نکرده ازدواجت اشتباه باشه میتونی شرایط رو به نفع خودت تغییر بدی و کمتر به حمایت خانوادت نیاز داری یا حداقل کمتر از یه دختر 17 ساله اسیب ببینی.... تو رو خدا اگه مجبور نشدین زود ازدواج نکنین ...منم 18 سالم بود فک میکردم هرچی زودتر ازدواج کنی بهتره الان که 2۶سالم شده و ادمای اطرافمو میبینم بین اونایی که ازدواجشون اشتباه بوده اون دسته که زود ازدواج کردن بیشتر ضربه خوردن...احتیاط شرط عقله...به خصوص توی این زمونه که از هر ده تا مرد یکی دوتاشون واقعا مرد زندگی اند...زندگی تون رو بر اساس استثنا ها قرار ندین که مثلا فلانی خوشبخته
فقط خاکشیر خیلی بریز توی یه استکان اب جوش بریز روش با یه قاشق کوچیک عسل نداشتی هم نمیخاد من اگه یه روز نخورده بودم عمرن معدم کار میکرد یعنی باید هر روز صبح قبل صبحانه میخوردم ک اونروز اجابت مزاج داشته باشم
من یه دختر لوس بودم ک از امپولای موقع سرماخوردگی میترسیدم مامانم بزور قرص و شربت میریخت ته حلقم ولی توی ۱۹ سالگی مبتلا ب ام اس شدم و از اون موقع بزرگ شدم توکل ب خدا و توسل ب حسین زهرا برا من معجزه ها کرده همسر خوب فرزند سالم زایمان طبیعی راحت خدا نعمت رو در حق من تمام کرده الان فقط یه جفت میخام برا پسرم .من کاربر مامان امیرحسین هستم.