لطفا لطفااااا توهین نکنید میونه دوراهیم نیاز دارم ب کوچکترین کمک
دوستان من با یه مردی کورد ناخواسته تو اینستا آشنا شدم
بعد ریپلای از طرف ایشون بود
بعد یه مدت چت کردن ک من بخاطر استوری های ک از شکست عشقی خورده بودم افسردگی دارم
ایشون هی مدام دلداری میداد در حدی میگفت اگ میتونم برش گردونم دستشو بزار تو دستت حالت خوب شه اینکارو میکردم
گذشت یه مدت ما تلفنی تصویری با هم صحبت کردیم از زندگی هامون گفتیم
حالا عاشق هم شدیم
ایشون خیلیییی اصرار به قرار خاستگاری داره
یه چند باری میخواست بیاد شهرمون من دل نکردم
البتع خانوادم تعصبین
ماهم جنوبیم
الان میگ با خانوادت صحبت کن شماره بابات بده بدم بابام اگ خیلی میترسی اشنایتون زیر نظر خانواده باشه
ولی من نگرانم🥺
از یه طرفی دوسشم دارم