غصش رو نخور
من با جاریم عین دو تا خواهر بودیم. داشت زندگیش به هم میخورد. نذاشتم طلاق بگیرن. نذاشتم آبروی زندگیش رو ببره. یه کم بعد با برادر شوهرم رفتند گفتند عامل اختلافشون من بودم. چه تهمتها که نزدند. منم برای این که دوباره به طلاق نرسند از خیانتهای دوتاشون به هم و اعتیاد برادر شوهرم و .....به هیچ کسی نگفتم و سکوت کردم. چه قدر کتک خوردم از شوهرم.همه طردم کردند. بیست کیلو کم کردم. سه سال شکنجه شدم تا بچم رو حامله شدم، شوهرم دست از سرم برداشت
جاری اینه. اصلااااااااااا دلت میسوزه
البته بگم که خدا تاوان دل من رو گرفت ازشون و به همون کثافت قبل برگشتند