2777
2789
عنوان

خانواده شوهر

| مشاهده متن کامل بحث + 505 بازدید | 67 پست
جدا جدا بهتره آتیش و پنبه ی جا نمیشه😅😅

اره کلا خانواده پدری من ایراد گیرین فقط دنباله سوژه میگردن.دیشب مهمون داشتم بابا اینام هم بودن کلا تو جمع که اصلا حرف نمیزنن فقط ی گوشه میشینن نگاه میکنن اونوقت هی میزد به پام بابام داشت ایراد اونا رو میگرفت.اقام باهام کلی بحث کرد 😣😣

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

مادرشوهر من وقتی مامانمو میبینه میگه دخترامو من زن کردم من بهشون خوب بودن و یاد دادم هر کی دخترش خوب ...

اون دیگه شخصیت خودشو نشون میده..اینجور ادما کمبود دارن و در واقع هیچ پخی نیستن با عرض معذرت

من لایق بهترینام.برای حل مشکل شوهرم یه صلوات مهمونمون کنید.لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین
واااا چرا همه میگید جدا...مگه باهم باشن چ مشکلی پیش میاد..والا من همیشه باهم دعوت میگیرم


من جدا دعوت میکنم چون بابای من ذربینه میادو یه دفعه خونواده ی شوهرم از سادگی یه چیزی  از دهنشون در میاد اونوقت بابا سوژشون میکنه.بعدم پدرشوهرم آدمه ساکتیه اصلا حرفی برا گفتن ندارن اونوقت هر دو طرف معذبن

مادرشوهر من که هرکی خونه دخترش بیاد 

خواهرشوهر ش

برادرشوهر ش

باید بره خونه دخترش نگهبانی بده 

حتی دخترش خونه مادرشوهرشم میره اون میره 

ولی دخترش سالی یکبار میره خونه مادرشوهرش

 دلم برای بچگیام خیلی تنگ شده 
اره کلا خانواده پدری من ایراد گیرین فقط دنباله سوژه میگردن.دیشب مهمون داشتم بابا اینام هم بودن کلا ت ...

اگه به من باشه ده سال ی بارم همو نبینن بهتره چون ما خانواده شوهرو تحمل میکنیم اما خانواده هامون نمیتونن

جدااااااا


یبار با هم بودن مادرشوهر  متوهمم صدتا گله و شکایت از مامانم کرد بعدش ،که اینو گفت و اونو گفت :منظورش به ما بود.


منم گفتم مگه بمیرم دیگه با مامانم دعوتش کنم 

اون دیگه شخصیت خودشو نشون میده..اینجور ادما کمبود دارن و در واقع هیچ پخی نیستن با عرض معذرت

آره ب خدا توقع داره من غلام حلقه ب گوشش باشم که نیستم همش از خوبی خودش و دختراش میگه بخدا هیچ پوخی نیستن ب قولت

اگه به من باشه ده سال ی بارم همو نبینن بهتره چون ما خانواده شوهرو تحمل میکنیم اما خانواده هامون نمیت ...

دقیقا قبول دارم.من خیلی اشتباه میکنم که همش دارم روبرو میکنم اینا رو باهم

من جدا چون وقتی با هم دعوت میکنم مامانم باید فقط جلوشون خم و راست بشه و اونا دست به سیاه و سفید نمیز ...

خیلی بی شرفه مادرشوهرتو میگم ی پسر پس انداختی دیگه اورست و فتح نکردی که ملت غلام تو که نیستن

من اصلا نه نمیتونم بگم اگه مثلا بخوان مامانم اینا بیان بگم نه حالا بیا درستش کن

آره راست میگی 

دو سه بار باهم دعوت کردم 

جدا ازینکه کلی کار ریخته بو روی سرم 

همش گوشم توی پذیرایی بود کسی چیزی نگه 

به کسی بر نخوره 

بعدش که میرفتن تا ۳ روز میفتادم تو جا 

دیگه همسرم گفت بیا جدا حدا دعوت کنیم 

البته از ماه رمضون که دیگه دعوتشون کردم مادرشوهرم اینارو دیگه همسرم گفت دفعه آخر بود اومدن دیگه دعوتشون نمیکنم ☺☺


من جدا چون وقتی با هم دعوت میکنم مامانم باید فقط جلوشون خم و راست بشه و اونا دست به سیاه و سفید نمیز ...

واسه من برعکسه مامانم اینا میان فقط میشینن منه بدبخت باید تمام کارا رو انجام بدم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز