نمیشه گفت حسرت
ولی دوست داشتم با پدرم خیلی صمیمی باشم.
یه حسرت دیگم به دلم مونده که کاش تابستون اوضاع و احوال روانی و زندگی خوبی داشتم دهمم رو میبستم تا به الان کلی جلو میفتادم
پ.ن دهم تجربیم :)
حسرت همه چی ب دلم موند واقعا ...
از بچگی فقر و فلاکت
پدرومادر معتاد
درس هم ک تو محیط متشنج و افسردگی ک ما داشتیم غیر ممکن بود بشه خوند .
ب عشقم نرسیدن
ازدواج با ی ادمی ک هیچوقت نتونستم عاشقش بشم
حسرت گرفتن عقد و عروسی
حسرت رفتن خونه پدرومادر
حسرت احترام و عزت از اطرافیان
حسرت مادرشدن 😭🖤
کل زندگیم حسرت بود و بود و بود ...
حیف جوونیم واقعا 🥺🥺
اینکه کاش کسی حال و روز منو میفهمید
و درکم میکرد اینم حسرت بزرگیه که به دلم مونده. خیلیا دوسم دارن اطرافیانم اما هیچکسی حرف دلمو نفهمید و این باعث شده بود یه تایم طولانی چندماهه دچار افسردگی حاد بشم البته مسائل دیگه ای هم درش شریک بودن
نمیدونم تو زندگیم حسرتای زیادی داشتم که الان یادم افتاد
کاش بیشتر بع مامانم سر میزدم.......
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
