2777
2789

یکی از افراد خانواده ام اینقدر ظاهر مهربونی داره ورفتارهای حساب شده بهم میگه حتمن بیابریم مسافرت البته عادت داشت مادر خرج میشد بعدسفردنگم میدادم منم خیلی حساب گرودقبق هستم هربارم بزور منوبرده یجوری هم ازدماغم درآورده مثان یبار یادم رفت موقع حساب کتاب خرج سفر بعدگفت هزارتومان اونویادت رفت بعد هرجایی هم میخام دقیق حساب کنم میگه ای بابا چقدر کم ظرفیتی من لارجم توچراابن مدلی ۵۰۰ میخای بدی جاهای گرون مبره میگه بعدن پولش بده بعد همون جایجوری حالتو غیرمستقیم میگیره حالا باهاش شدیدن رودیوایستی دارم میگه حتمن بریم قشم میگه مشکل پولی داری  گفتم پول دارم حوصله ندارم بنظرتون چی بهش بگم که ناراحت نشه ؟هم حرفمومنظورمه گفته باشم مثلن رفتیم استامبول پولام دادم لیرکردتارفتم خرید کنم میگه مگه پول داری(منظورش این بوده اونی که دادی پول هتل وبلیط شده)بعد خودش قبل سفر گفت هرچی کم آوردی میدم بعدسفربهم بده کل سفرم قهرکردم  خرید نکردم میگه لوسی منظوری نداشتم ولی من که بچه نیستم 

ماضعیف نبودیم دشمنان عزیزبود  
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز