همش همینه
قبلا هم رفته بود گفته بود خونه دخترمو فروختم
هر ننه قمری از راه رسید بهم تیکه انداخت سر چیزایی که شخصیه
بابا اونا اصلا خبر نداشتن من یه واحد دارم
یهو زن عموم بهم گفت بابات اینجوری گفته وا رفتم
چند وقتی مریض بودم پیش همه رفته بود گفته بود دخترم ۴ ساله پشت کنکوره
هرکی میومد تیکه مینداخت میگفت خب برو دانشگاه
بابا من اصلا کنکور نداده بودم که بخوام پشت کنکوری باشم