امروز از اول صبح دارم بدشانسی میارم
زنگ اول استاد جلو همه تخریبم کرد
دوست صمیمیم هم بهم خندید و باهاش حرف نزدم دیگه
اومدم خونه کلاس زبان هم امتحان داشتم سوتی های وحشتناکی دادم و فکر کنم رد بشم
مادرمم میخواد برای همیشه بره
واقعا امروز خیلی روز بدی بود
اینجا نوشتم شاید آروم بشم......