نزدیک یکماه و خورده ای نامزد بودم
نامزدم دیگه شورشو دراورده بود سخت گیری های پیش از حد
افسردگی داشت
من یه مدت همه چیو از خانوادم پنهان کردم
ولی یهو ب سرم زد که همه چیو باهاشون درمیون بزارم چون دیگه خسته شده بودم
😭😭
پسره خیلی منو دوست داشت منم دوستش داشتم
ولی از آینده با یه پسر افسرده میترسیدم 😭😭