بچه ها این آقا ماشین نداشتند من با این مشکل شون کنار اومدم( خودم ماشین خارجی دارم)
با اسنپ میرفتم دیدنشون
چند بار منو رستوران گرون برد ولی برای جبرانش دوبار آشپزی کردم براشون.
گفت چک دارم اذیتم بدهکارم دوست دارم تو بغل کسی زار بزنم بهش گفتم اشکال ندارن بریم بغلم کن
هی ناله میکرد منم گفتم روزای خوب میاد با هم میریم مسافرت ( من خودم دهه هفتادی م قبول ندارم مسافرت رو و پدر مادرم اجازه نمیدن)
من فقط برای آرامش این آقا براش مادری کردم
چون همه ش درخواست داشت ازم برای محبت
همه ش میگفت وظیفه زنه که پیگیری مرد رو کنه
آخر گفت تو دنبالم بودی🙂من نمیخواستم