بچها من یک خواستگاری دارم طرف رزیدنته ۲۸ سالشه خانواده ی خیلی مرفه ایی داره اخلاقاش بد نیست ظاهرشم خوبه در کل پسر خوبیه و اینکه خانواده هامون در جریان رابطمون هستن ولی هنوز عقد نیستیم نامزدیم!
من خودم ۲۳ سالمه لیسانس دارم خانواده ام معمولین
حالا دلایلم برای رد کردن این مورد چیه
یک اینکه این اقا اصلا وقت نداره در طول روز کلا کشیکه! کشیک های ۲۴ ساعت ۳۶ ساعته! فقط در هفته یک روز میتونیم همو ببینیم! باقی روز ها تماسای ده دقیقه ایی میزنه حرف میزنیم اخه مگه میشه ادم ازدواج کنه شوهرشو نبینه!
دومین دلیل اینکه حقوقش مبانگین ۲۸ ایناست یعنی فکر کنین اینهمه وقت پولی ام در نمیاره خونه نداره ماشین ایرانی داره .
سومین دلیل این کضعیت وقت نداشتن ک اینا تا ۷ ۸ سال قراره طول بکشه! ۴ سال ک درسش مونده ۴ سال هم طرح داره ( طرح مناطق محروم باید از تهران پاشیم اوایل زندگیمون ۴ سال بریم لب مرز و مناطق محروم)
چهارمین دلیل بچها من خودم ادم موفقی بودم از دیدگاه خودم چون هم لیسانس دارم و دانشگاه رفتم هم مدرک زبان دارم هم ورزشکار حرفه ایی بودم ولی از وقتی ک نامزد شدیم من سراسر حس ناکافی بودن هستم کلا همه نامزدمو از من سر میدونن با این شرایط سخت معتقدن نامزدم حیف شده و من لیاقتشو ندارم و همه شماره دعا نویس از من میخوان
پنجمین دلیل تفاوت طبقاتی داریم
خانواده ی نامزدن همه پزشکن خب قاعدتا مالی هم خوبن ولی من خانوادم بک خانواده ی معمولیه بابام مهندسه مامانم خانه دار کل فامیلمونم معمولین میترسم این موضوع بعدا داستانی بشه برام چون من از جنس خاکی بودنم من نمیتونم مثل اونا باشم
دلایل اخلاقی و عقیدتی و اینا هم با نامزدم تفاهم داریم
حالا واکنش مادر و بابام نسبت به این دلایل منطقی رو پست بعدی مینویسم