خواب دیدم خونمون نشسته بودیم یهو کلی زنای همسایه اومدن خونمون گفتن اومدیم خونتون روضه
منم با لباس خونگی بودم.حتی یادمه شلوارم قرمز بود
زنداداشم رفت چایی بزاره(آخه روضه داشتنی همیشه زنداداشم چایی میزاره)
منم سریع رفتم اتاقم لباسامو عوض کنم
دیدم دو تا مرد هم با زنا اومده بودن دیوار اتاقمو مرمت میکردن ..فک میکنم رنگ میزدن یا چی
لباس مشکی هامو از کمد درآوردم پوشیدم
من یک ماهی میشه که با خدا عهد بستم که نماز بخونم و خ.ا نکنم
دیشب قبل خواب داشتم وسوسه میشدم که خ.ا انجام بدم ولی انجام ندادم ..بعدش این خوابو دیدم
قبل خوابمم دلم واسه عشق سابقم تنگ شده بود و گریه کردم
تعبیرش چی میتونه باشه
