اره قبول دارم آخه میدونی قضیه چیه اونی ک این جریانو برام تعریف کرد خیلی خیلی پز اینارو داد انقد گفت گفت گفت انگار میخاست لج مارو در بیاره😐منم از رو کنجکاوی گفتم جلو جلو تبریک بگم ب جاریم ببینم اصلا راسته قضیه یا فقط اون طرف میخواسته لج مارو در بیاره در صورتی ک خداشاهده ما ب مال و اموال بقیه چکار داریم آخه
والا من دهنم چفت و بست نداره هرچی میخوام بخرم یا خریدم به فامیل اونا که هیچی به همکارام هم میگم و جدیدا میخوام هیچی رو نگم چون هفته پیش با ماشین صفر رفتیم شمال و تصادف کردیم. خدا رو شکر بچه هامون طوریشون نشد... برادر شوهر منم نمیگه وقتی خرید بعدا میفهمیم.
میدونی منم اصلا اهمیت نمیدم ب ناله هاشون.میگم اگر صمیمی هستیم پس خبرای خوب زندگیشونم بگن دیگ چرا باید از بقیه آدم بشنوه و جا بخوره یهو.از اینکه آدم بخاد با آدمای دو رو بچرخه و صمیمی باشه اذیتم میکنه
ناراحت نمیشم.
ولی خوشم نمیاد کسی پیشم هی غر بزنه و ناله کنه.
عزیزم بزار همینجا بپرسم
من ۶ ماه پیش ادم‌پاپی تشخیص دادن برام
بعد گفتن فشارمغز اما ن دارویی دادن ن چیزی گفتن تیروییدت و کنترل کن
من خوب شدم
الان بعد ۶ ماه التهاب ریه گرفتم ی آمپول متیل پردنیزولون زدن برام ک مثل اینک برای فشار مغز مضر بوده
از اونروز سردرد چشم درد چشم راستم تار میبینه و ی حالت گیجی دارم شماهم این علائم و داشتی؟توروخدا جواب بده
کار خوب واونا میکنن ما خیلی ساده ایم تازه جلو خودمونم نمیتونیم بگیریم ناراحتی مونم بروز میدیم
دوست خانوادگیمون جیک وپوک ز ندگی منو ازم میپرسه من دروغ نمیتونم بگم همه رو میگم بعد امروز اومده عید دیدنی میگم چرا دخترتو نیاوردی میگه با نامزدش رفته بله برون گرفتن عقد کردن صداشو در نیاوردن اون وسط به منم زنگ میزد آمار منم میگرفت خاک تو سر من بلا نسبت شما.
