چند وقت پیش بین منو همسرم یه بحث پیش اومد گفت میدونم خاهرم این حرفا رو بهت زده درصورتی ک من اصلا اسم خاهرش رو نیوردم . وهمیشه به خواهرشوهرم احترام گزاشتم. همسرم ب خواهرش زنگ زده بود ک چرا هر اتفاقی تو خانواذه مون میفته به همسرم میگید خواهر شوهرم هرچی از دهنش دراومده بود از بدی من پیش همسرم گفته بود.از دست خانومت خسته شدیم و زن دروغگوت از خودش حرف در میاره ................ .همسرم ظبط مکالمه داره من صدای ظبط شده ی گوشی همسرم روگوش دادم یه لحظه شوکه شدم ک چرا من این همه ب این خانواده احترام گزاشتم درعوضش خاهرشوهرم داره هرچی از دهنش درمیاد درمورد من ب همسرم میگه همسرم نمیدونه ک من مکالماتش روگوش دادم
. همسرم هم بعداز اینکه خاهرش بهش حرف رده بود منو برای اولین بار به طور وحشتناک کتک زد.. ک بعداز چندروز معذرت خواهی کرد ولی نمیتونم مثل گذشته باهاش صمیمی باشم. حالا خواهرش یه مقدار سرماخورده پدرو مادر همسرم بهش زنگ زدن ک برو ب خواهرت سربزن همسرم هم امروزهمسرم باخواهرش تماس گرفت ک میام میبینمت. خیلی ناراحت شدم حداقل میتونست باخواهرش یه کم سرسنگین باشه.