داستان گاز باحال بود
خانمه با جاریشو پدرشوهرش تو یه ساختمون بودن
اونا کنتور گازو دست کاری کرده بودن براشون پول کم میومد
برای اینا که زیاد میومد اونا تیکه مینداختن که اوخییی شما باید زیاد بدید طفلکیا خخخخ
اینم زنگ زده بود اداره گاز لو داده بود
خخخخ بانمک بود تاپیکش
ولی عنوان اون تاپیک فال تو این مایه ها بود
جاریم یا مادرشوهرم منو مقصر میدونن برای زندگی جاریم خخخخخ
کاش یه جای بود تایپک های خوب و باحال یه جا بدون اینکه نام کاربری طرف معلوم بشه نگهداری میشد ما هم میخوندیم تایپکهای خیلی خوب بین این همه تایپک گم میشه پیدا کردنش هم خیلی سخته
راستش ما با خونه پدر شوهر و برادر شوهرم تو یه ساختمونیم،ما هر بار پول گاز ۲۰۰ تومن برامون میاد اما برادرشوهرم و پدر شوهرم چون کنتورشون رو دستکاری کردند هربار از ۲۰ تومن بیشتر براشون نمیاد حتی یه موقعهای پدرشوهرم بخدا ۵ هزارتومن پول براش میاد
تا قبضم میاد قبض هر ۳ خونوار میافته دست پدرشوهرم و ایشون به ما میدن جاریمم تا قبض ما رو میبینه اخ و اوفی میکنه که اخی طفلی چقد باید پول گاز بدین هرچی درمیارید باید بدید پول گاز،خلاصه کلی حالمو میگیره خودشم میدونه که اصل مطلب چیه
خلاصه منم دریک عملیات انتحاری به اداره گاز زنگ زدم و گزارش دادم که هردتاشون کنتور دستکاری کردند اونام گفتن در اسرع وقت پیگیر میکنن
عذاب وجدانم دارم چون وضع مالی برادر شوهرمم خوب نیس نمیدونم کارم درست بود یا نه!!
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
38 ثانیه پیش
38 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
