دارم از درون آب میشم از نشخاره فکری از بیچارگی و عذاب ولی نمیدونم چرا کلمات و لحنو اینا نمیتونه حسه درونیمو نشون بده😐۹٠درصدشو سانسور میکنه
توی ذهن خودم آشوبه ولی وقتی بیان میکنم و مینویسم خیلی ناچیز بنظر میاد😐حتی نمیتونم بیان کنم
ازینکه عذابایی ک کشیدمو و دارم میکشم رو کلمات نمیتونن بیان کنن واقعا ناراحتم...
عزیزم
خب چرا نمیری پیش روانشناس
حالتو میفهمم
مث مني قلبم ميسوزه از عذاب
منم همینطور
عنوان تاپیکم غلط املایی خورده
منظورم اینه ک شاید برای شمام پیش اومده باشه
فلن ک مشکلم اون حیوونه (پدرم) ک هرچی لیاقتشه بارمون میکنه تایپکه قبلیمو خونده باشی میدونی چیکار کرده باهامون
اون منبعه مشکلاته منه هروقت فحش میده توهین میکنه اصن وقتی خونست وقتی حرف میزنه وقتی وجود داره من نشخاره فکریم بیقراریم سردردم همش شروع میشه.
