سلام دوستان امیدوارم حالتون خوب باشه !
من سال دهم یه مدرسه بودم سال یازدهم هم یه مدرسه بودم امسال ( دوازدهم ) هم یه مدرسه هستم !
سال نهم به دهم از یه شهر به شهر دیگه اومدیم و من واقعا احساس ناراحتی و تنهایی داشتم و تا اینکه رفتم مدرسه داخل مدرسه بعد از یه مدت کوتاه وارد یه اکیپ شدم ولی به خاطر حاشیه هایی که داشت کلا به فنا رفت ؛ بعد از متلاشی شدن اون اکیپ من دوباره تنها شدم مخصوصا چون مدرسم رو عوض کردم !
طوری این ناراحتی تنها بودن و .... بهم غلبه کرده بود که من کلا سال یازدهم با هیچکس نتونستم ارتباط بگیرم و افت تحصیلی شدیدی هم داشتم !
خلاصه سال دوازدهم هم مدرسم رو عوض کردم اینجا با یه دختر دوست شدم و بسیار هم با هم صمیمی هستیم !
اما مشکل اینجاست که من یه عقده ای که درمن وجود داره اینه که به همه نشون بدم من آدم اجتماعی هستم و کلی دوست دارم !
به این دوستم هم که با هم صمیمی هستیم هم کلا دروغ گفتم مثلا براش داستان سرهم میکردم از بچه های اکیپ سال دهم که باهاشون مثلا دوستم ولی در واقع هیچ خبری ازشون ندارم ! حالا این دوست من سال نهم با یکی از بچه های اون اکیپ توی یه کلاس بودن و آشنا از آب دراومده منم زیر بار نرفتم و گفتم این اونی که تو میگی نیست ولی حالا دوستم میگه عکسشو بفرست و .......
چکار کنم ؟ تروخدا کمکم کنید ! میدونم کارم خیلی اشتباه بوده و الان واقعا حس بدی دارم نمیخوام رابطه ی دوستیم بهم بخوره ! .....
ببخشید طولانی شد !