خیلی خوشحالم بالاخره شوهرم که به هیچی اعتقاد نداره راضی شده عید منو ببره پیش امام رضای عزیزم😭
از خودش خواسته بودم به دلم شوهرم بندازه راضی بشه
قراربود بریم ترکیه و هیچجوره کوتاه نمیومد🥲
مطمئن شدم صدامو میشنوی
ازت میخوام بهم کمک کنی بیشتر از بی اعتقاد نشم خودت میدونی من اینجوری نبودم اصلا ولی الان نماز خوندن هم یادم رفته🥲دستم و بگیر باباجان
من شوهرمو به خودت سپردم میارمش پیشت بقیش باخودت امام رضای عزیزم یجوری یچیزی به دلش بنداز انقدر بی اعتقاد نباشه من واقعا دارم اذیت میشم🫠
توروجان جوادت واسطه بین من و خدا بشو پادرمیونی کن پدرم شفا پیدا کنه وبتونه از سرجاش پاشه راه بره🥲