2777
2789
عنوان

میخام دیگه نرم خونه اقوام شوهر

447 بازدید | 38 پست

خیلییی احترامشون رو داشتم و بهشون محبت کردم بخصوص محبت مالی اونم ارقاام بالا 

ولی حس میکنم متقابل نیست مثلا میرم خونه مادرشوهرم کلا سایلنت و تا من حالشو نپرسم و بحث رو باز نکنم هیچی نمیگه خیلی اخلاقش تخس و سرد 

به همه بچه هاش زنگ میزنه ولی بمن زنگ نمیزنه کلا انگار هر محبتیم بهش میکنم با زبون بی زبونی بهم میفهمونه پول پسرمه تو کاره ای نیستی 

نمیدونم ازشون بدم اومده میخام دیگه نرم خونش مگه اینکه بهم زنگ بزنه دعوتم کنه 

مگه بدون دعوت هم میرن خونه مادر شوهر والا چهار ساله عروس خانوادم غیر از اون اوایل دیگه بدون دعوت نمیرم به هیچ وجه 

غصه نخور میگذره، دفعه قبلی هم گذشت💔🙂.                    وفاداری لطف نیست، بخشی از اصالته.                                 حوصله توضیح و فهموندن حرف هام بهتون رو ندارم اگه با من هم عقیده نیستی لطفا رو‌پیامم ریپلی نزن👍

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

ناراحت نشیا ولی از اینا ک محبت میکنن منتظرن عین اون محبت دریافت کنن خوشم نمیاد یا نکن یا اگر کردی دی ...

خب همه چی باید کتقابل باشه محبتم یچیز دوطرفست همه همینن حتی خودت 

ادم محبت یطرفه کنه بمرور زده و خسته میشه امکان نداره کسی بتونه 

کار درستم همین

منم چند ساله مثل خودشون شدم 

انقدر بهشون سر میزدم و کارای ریز و درشت انجام میدادم براشون فکر میکردن برای خودشیرینی معنی محبت 

نمی فهمیدن 

دیگه منم شدم لنگه خودشون 

     من خود بلای خویشم از خود کجا گریزم!                                                                                                        ‌‌       🔴❌️درخواست دوستی قبول نمی کنم❌️🔴                                                                                                                           

مگه بدون دعوت هم میرن خونه مادر شوهر والا چهار ساله عروس خانوادم غیر از اون اوایل دیگه بدون دعوت نمی ...

والا خانواده شوهر من انقدر روانی و سمی ان. ننش همیشه نق نق که نمیاین همیشه هم به شوهرم میگفت به فلانی زنگ بزن به فلانی پیام بده به فلانی سر بزن . خوبه دیگه 2 ساله ریخت نحسشونو نمیبینم . همیشه میرفتیم خونشون همون جلوی در یه دور جرمون میداد که چرا 2 روزه نرفتیم

میگی به بچه هاش زنگ میزنه عزیزم عروس هیچ وقت بچه آدم نمیشه مادرشوهر هم مادر آدم نمیشه

حالا به جبران تمام محبت های من یه زنگ سوری هم بمن میزد چی میشد برا همین چیزاس ازشون زده شدم بعدم میگن لابد عروس بده 

شاید باید از اول عادتش میدادی زنگ بزنه 

احترام احترام میاره 

اگر ساکته چ لزومی داره تو سوال کنی تو هم ساکت باش 

حالش خوبه داری میبینیش که خوبه 

محبت بی جا گاهی وظیفه میشه 

بقول خودت خرج کردی یک بار خرج نکن رفتارشون رو ببین چ تغییر میکنه


  
خب همه چی باید کتقابل باشه محبتم یچیز دوطرفست همه همینن حتی خودت ادم محبت یطرفه کنه بمرور زده و خسته ...

زنداداش منم اینجوری وقتی احتیاج به کمک نداری به زور کمک میکن دل میسوزون ولی امان از روزی ک اونجوری ک دلش میخواد جبران نکنی دیگ... 

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792