نامزدم نیس پارنترمه
بهم گفت قراره با خانوادم و فامیلامون گه پنج تا دختر و زن هستن ازش بزرگ ترن ولی خیلی با پارنترم راحتن تاب و شلوارک لختی می‌گردن باهاش درد دل میکنن و شوهر هم دارن بعضیاشون میخاد بره شمال گفتم نرو گفت اختیار من مگه دست توعه من خانوادم ول کنم سر اینکه خانوم به من اعتماد نداره خانوادم با چی‌برن من نبرمشون
حق با کیه دعوا کردیم در حد کاات🥲
حق داری عزیزم
من از لحن پارتنرت خوشم نیومد راستش
میتونست بهتر متقاعدت کنه ک اعتمادت جلب بشه
این چیزی ک شما سرش بحث کردید اسمس اختلاف فرهنگیه
و بعدا واقعا مشکل ساز میشه
منطق میگه خب واقعا باید بره سفر خانوادگیه
ولی اگ واقعا عاشق بود قلبش نمیذاشت ناراحتت کنه و هر جور شده یه بهانه میاورد و نمیرفت
اگه مرد خوبی باشه پیش صدتا زن بد پوشش هم باشه نباید نگران باشی دیدم که میگم نمونش همسرخودم
تو حق داری عزیزم
ولی اگه خیلی ازش بزرگترن نگرانی نداره
بد صحبت کرده ولی خب از بچگی با اون شرایط بزرگ شده
انقد ازین تیپ شخصیتا متنفرم خوبه ک قبل ازدواج درموردش صحبت کنید منم مهمه برام مث تو
حالا فرض کن سفر نره، پهمونی و دورهمی و ... هیچ جا قرار نیست این خانوما رو ببینه؟
نمیشه گفت حق با کیه چون کلا طرز فکرتون با هم فرق داره.
راست میگه دیگه
دوس پسرته شوهرت که نیست
و وقتی اعتماد تو براش مهم نیست دیگه دوستت هم لازم نیست باشه بنظرم
