قبلا تاپیک زدم توضیح دادم اشناییمونو الان یه خلاصه اشو میگم تصاادف کردم بعد تو امبولانس باهام اشنا شد خیلی باهام صمیمی و محترمانه صحبت کرد بعد شمارمو گرفت خب بعد کم کم همش پیام میداد حالمو میپرسید دوبارم اومد بیمارستان دیدنم و اینا بعد دیگه دو روز پیش زنگ زد حرف زدیم و اینا از رسم رسوم عروسی و اینا پرسید که شما رسم و رسومتون چجوریه بعد خلاصه بهم پیشنهاد اشنایی داد گفت ازت خوشم اومده اگه اجازه میدی یه چندوقتی باهم اشنا بشیم بعد بیام برا رسمی کردن و اینا منم گفتم باشه ولی اشنایی باید از رو اصول و فلان باشه اونم گفت باشه خلاصه همش بهم زنگ میزنه هر دفعه سه چهارساعت حرف میزنیم همش پیام میده خیلی زیاد توجه میکنه ولی یکی دوبار یه حرفایی زد خوشم نیومد مثلا گفت ببینمت دستتو گاز میگیرم یا گفت عکس بفرس فرستادم گفت خیلی خوشگلی میخوام لپاتو بکشم دیگه میگفت تو این هوا چی میچسبه گفتم نمیدونم گفت بغل خلاصه نمیدونم این رفتارا طبیعیه یا نه بعد فردا شب هم برا شام دعوتم کرده