دعوا با خوهر شوهر و شوهر

با همسرت صحبت کن با ملایمت و آرومی باهاشون صحبت کنه بگه جمع کردن ریخت و پاش ۴تا بچه سخته و شما دوتا که بزرگین توی کارا کمک بدین . 

راستی دیگه اضافه کاری نکن برا چی جزوه مینویسی سعی کن کارای اضافه نکنی از بس خودت همه کارارو انجام دادی که شده وظیفت .. 

از اول زیاد رو دادی و ازشون نخواستی الان دیره برا تربیت ، مگر اینکه به شوهرت بگی و اونم با درک باشه و بهشون بگه و به خوبی فیصله پیدا کنه ، وگرنه خودت کم محلی کن از هر نظر نظافت ، جزوه ، محبت ، حمایت 

واییییی چه صبری داری من تو کارها خودمم موندم هر روز با اینکه دو نفریم ، البته سه نفریم بچم هنوز کوچیکه ولی اونم کلی مراقبت نیاز داره و نظافت خونه و بهم ریختگی های بچم

از مادر براشون مادر تر بودی

اسی به شوهرت هم بگی چون دخترا توی سن بلوغ هستن 

حرف شنوی ندارن فقط با شما لج میکنن تنها و تنها یه کار میتونی انجام بدی 

سخت هست ولی شدنیه 

از فردا که سه شنبه هست 

تا پنجشنبه که بچه ها تعطیل هستن 

دست به هیچی نزن فقط ناهار درست کن 

نه ظرف بشور ، نه چیزایی که کف خونه ریخته رو جمع کن ، نه چیزا رو سرجاش قرار بده ، دست به هیچییییی نزن 

فقط و فقط و فقط ناهار درست کن و کارای شخصی دوتا بچت رو انجام بدم 

مسلما بعد از دو روز شوهرت میگه چرا خونه اینجوریه ، چرا ظرف تمیز نداریم و ... 

اونوقت با حالت خیلییییی مظلوم بگو وقت نکردم ،

دست تنها هستم ، بدنم خسته هست ، بی جونم 

و.... 

اصلا اسم خواهر شوهرات رو نیار 

فقط بگو من یه نفرم خیلی سخته بخوام 5 نفر رو راه بندازم و خونه و زندگیم هم مرتب باشه 

قطعا جواب میگیری 

باور میکنم عزیزم 

دیگه مثل قبل زحمت نکش تا قدرت رو بدونن

لباساشون رو شما ننداز لباسشویی بزار خودشون بندازن 

لیوانی که آب میخورن رو نشور بزار اینقدر لیوان کثیف کنن که دیگه لیوانی نباشه 

نهایتش یا تشنه میمونن یا میشورن