من همیشه استرس داشتم خیلی سختی کشیدم خیلی
مهر ماه هم مثل همه ی زندگیم بود کلا سال با آرامش ندارم ولی یکی از اقوام فوت شد که خیلی رفتیم شهرستان و اومدیم بعدشم خاستگاریم بهم خورد که جلسات زیادی حرف زده بودم که همه زندگیم همین بوده همیشه
ولی یادمه خیلی پشتم شروع به خارش کرد هی به همه میگفتم منو بخارونید تا اینکه کمی سیاه شد و بعد کلا پشت و بازوهامو گرفت😭
یه چیز دیگه من کبدم گرید ۱ بود و آنزیم های کبدم بالا الان که آزمایش دادم آنزیم های کبدم خود به خود خیلی کم شده خيلي. حتی انگار لب مرز پایین اومدن هستش
من همیشه کل بدنم خارش داشته الانم کل بدنم میخاره اما میترسم خیلی بقیه جاهام دربیاره