از خدا برام بگید

کاش ی بارم به حرفمون گوش میداد 

پیداکردن خدا جایی بیرون از خود شما نیست .شما قدرت بی نهایتی مثل خدا. ابدی هستی مثل خدا.‌..

باید اون قدر لطیف شد،بخشید،گذشت کرد،خدمت خانواده و والدین کرد،عبادت کرد تا روح بزرگ و بزرگتر بشه

یکی از عرفا میگفت اون قدر مادرم بهم توهین میکرد و من با  عشق خدمت میکردم تا شبی که توهین کرد و من باز خدمت کردم با شادی و عشق و ناگهان فضا برام عوض شد و قلبم باز شد و غرق شور و شعف شدم

یعنی خودش مثل خدا آگاه به همه چی شد.

پس خیلی جالبه که این سمباده کشیدن به روح تا صاف و صیقلی بشه و مبارزه با سیاهی ها لذت بخشه 

نمیخاهد کوچکترین سختی ای بکشد!؟ پس این هکه سختی و بپبختی چیهذتو دنیا

الان یکسالی هست فهمیدم خدا بزرگتر از دردای منه،قبلش ازش طلبکار بودم حتی انقدر پررو و وقیح بودم شکرش نمیکردم ولی میگفتم باید فلان کارو برام بکنی،الان فهمیدم اونجاهایی که به مو رسید حتی پاره هم شد ولی اونی که اومد دوختش جمعش کرد خدا بود من کاره ای نبودم،خدایا شکرت

والا از بچگی لهم کرده الانم 38 سالمه کی دیگه جبران بدتر داره میکنه الان

توی این سرما که دونه‌ای پیدا نمی‌شه تک تک این پرنده‌ها دارن به خاطر رحمت و کرم خدا سیر میشن

توی بهار تک تک درختا به خاطر قدرتش زنده میشن زندگی می‌کنند رشد می‌کنند و حتی ثمر میدن

با قدرتش یه طوری تمام جهان را بر اساس اعداد آفریده و رمز و راز توشون نهادینه کرده که هر چقدررم که ما بخواهیم چیزهای بیشتر کشف کنیم بازم کلی چیز هست برای کشف کردن و کلی چیز هست که آدم ازشون خبر نداره

خیلی مهربونه اونقدر که حتی گه لحظه مرگ ازش طلب بخشش کنی می‌بخشد اونقدر که وقتی رب العاصین صداش می‌کنی به معنای پروردگار گناهکاران به حرفت گوش میده صداتو می‌شنوه 

مگه نشنیدی که خدایا به داده ها و نداده هات شکر 

یا لیاقت نداریم،یا آسیب و ضرر داره ،یا شخصیتمون براش آماده نیست و جنبه نداریم 

خواست تشریعی خدا چیست؟ خدا میگه برو کار کن پول دربیار 

میگه بهداشت رعایت کن تا مریض نشی 

بقیه موارد هم همین است .

ولی یکی از فرمان خدا سرپیچی میکنه و میاد و پول ما رو می‌میدزده و ما مثلا فقیر میشیم 

یکی میاد و ما رو میکشه خب ما جوان مرگ میشیم 

اینها به خواست تشریعی خدا که نبوده 

خدا بزرگ مهربون بخشنده وای عاشقشم روزی رسون بی منت حتی  ب فکر اون گنجشک تو آسمون هست روزیشو میرسونه

بهش ایمان قلبی داشته باشی حله 

خداوند عند پاکی عند لطافت و عند بیخیال شدنه 

به عدد آدمهای دنیا راه هست برای رسیدن بخدا 

 گناه داریم،اما اون قسمتی که خدا عذاب نمیکنه درسته چرا؟

چون شما وقتی بعد هزارسال رفتی اون طرف،چون روح هستی خیلی لطیف و رقیق میشی و میبینی که این کارهایی که کردی چقدر روحت رو کثیف و سیاه کرده و خودت از خودت عصبانی میشی و عذاب میکشی و این عصبانیت از خود خیلی دردناکه ،چون میگی دست خودم بودو خیلی میسوزی

هر چیزی که نفست میگه اگر بهش گوش بدی روحت سنگین میشه مثل پر خوری،نگاه به نامحرم و ... و این ها هی روح رو به زمین می‌چسباند و نمیزاره روح پرواز کنه و از زمین جدا بشه و مثل اون عارفه نمیزاره یک هو همه چی عوض بشه