الان نزدیک ب ۶ ماهه ک زایمان کردم.یه پسر ۶ ماهه و یه دختر۵ ساله دارم....
احساساتم شدیدا متغیر هستند و زود بهم میریزم
روی شوهرم خیلی حساس شدم،با کوچکترین رفتارش بهم میریزم
به خاطر زایمانته گلم
افسردگی داری منم اینجوری بودم شب و روز گریه میکردم حالا یکم بهترم ولی واقعا بعضی وقتا از زندگی سیر میشم و عصبی با وجود اینکه خدا را شکر هیچ کمبودی تو زندگیم نیست ولی نمیدونم این افسردگی چه کوفتیه که همه دچارش شدن
خیلی از مردا درک نمیکنن عزیزم سعی کن خودت شرایطتو عوض کن
بچه ها رو بزار خونه مامانت روزی یه ساعت باشگاه یا پیاده روی برو
برقص
اهنگای خوبو شاد بزار
کارایی که دوس داری انجام بده مثلا نقاشی
دنبال روحیه خودت باش
مردا درک نمیکنن نزار خودت از دست بری و دلت برای خودت یه روزی بسوزه و تنگ بشه عزیزممممم
عزیزم شما الان مادر دو تا بچه ای و باید دیگه کم کم خودت و جمع و جور کنی .....
🙂
از فردا ی زن قوی باش
تو همه چی تغییر کن
صبح پاشو سریع دوش بگیر...
ی رژ بزن ...
بچه هات و تر و تمیز کن
بخونه برس
روی نقاط زیباییت کار کن
سرت و گرم کن
مردا از زنای وابسته ی اینجوری گریزونن
منم حامله ام و اینطور میشم
دقیقا اینکارا رو میکنم و وقتی همسرم میاد خونه سکوت میکنم
خیلی سخته اما دوست ندارم آویزون باشم🤗
دقیقاااااا منم به اینجاها رسیدم
ولی یه روز نشستم انقدر دلم شکست گریه کردم
دلم برای دخترک شیطون وجودم تنگ شد
ورزش پیاده روی
توی خیابون میرم میگردم
توی مرکز خریدا
تصویر سازی میکنم
غذاهای مختلف یا کیک میپزم
کلا یه کارایی میکنم که یه کم درگیرم کنه
و کلا کارایی که دوس داریو بکن
نزار بمونه توی وجودت
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
