از بچگیم تا الان ، همیشه این روال بوده
هروقت ذوق یچیزیو رو داشتم و ذوق داشتنش هرروز باهام بود ، از همون روز اتفاقاتی میفته که زهرمارم بشه اون خوشی و شروع اتفاقات سخت هست ، حتی اگه اون مسیله ذوق داشتن یه کار یا یه وسیله یا هرچیز ریز و کوچیکی باشه ،مداوم زندگیم مسائلش به مشکل میخوره ، مثلا ممکنه بخوام برم یه بانک ، یه کار در حد دودقیقه باشه ، همون روز کلا پرسنل بانک همه هستن الا اونی که کار من لنگشه ، دوماه میره مرخصی ، یا ذوق شغلمو داشتم که اینم پدرمو درآوردن ، ذوق محیط کار خوبمو داشتم ، همکارام شدن زیرآب زن و حراف و محیط ناامن و ....هرچیو هم از سر ذوق و سادگی تعریف میکنم واسه آشنا و اطراف ، از حسادت اونا اصلا متوقف میشه یا پیشرفت نمیکنم ، بااینکه من سال ها واسه اون موضوع از تفریح و گشت و گذار گذشته باشم و کلی فشار روانی و زحمت تحمل کرده باشم اما اونا بدون هیچ تلاشی ، حسادت میکنن و اون موضوع خراب میشه واسم در کمتر از یه هفته