2777
2789
عنوان

کشته شدن به دست شوهر

273 بازدید | 15 پست

بچه ها میخام یک مطلبی رو بگم اگر کسی واقعا می‌تونه کمک کنه چون من مشاور هم رفتم نتیجه نگرفتم راستش همسرم خیلی وابسته خوانوادش هست و ما کنار خونه اونها همسایه هستیم خواهرش و مادرش همیشه با هم هستن همسرم هر وقت بحثی بشه پشت اونا رو میگیره ولی بعد 15 سال یک هفته پیش چاقو برداشت گفت بگو ببخشید وگرنه می‌کشمت به قدری ترسیدم و صحنه واقعی بود هنوز از اون شب کابوس میبینم  کلی گریه کرد و التماس که ببخشید دفعه آخرم بود تورو دوست دارم چون گفتی میخوای بری عصبانی شدم که بکشمت واقعا حس میکنم اولویت زندگیش نیستم از طرفی وابستگی شدید دارم واقعا شما جای من بودین چکار میکردین؟

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

یکبار فقط و فقط یکبار دیگه همچین غلطی کرد برو تو اتاق در رو قفل کن سریع زنگ بزن ۱۱۰

همون موقع زنگ زدم پلیس گفت گشت می‌فرستم از ترس آبروریزی و خوشحال شدن خانوادش نزدم چون خانوادش منتظر همین هستن

یک چیزی بهت بگم ما حتی والدینی هم داریم که از شدت عصبانیت چون بچه جون به لبشون می‌کنه بچه را شدید کتک می‌زنند پس نمیشه گفت بچه باید از اون خونه بره 

زندگی زناشویی هم همینه نمیشه نسخه طلاق پیچید

ولی همه ما میدونیم مردها بی نهایت روی خانوادشون حساس هستند حتی اگر اونا مقصر داستان باشند پس یک زن با سیاست دست روی نقطه ضعف همسرش نمیذاره 


🖌️تو زندگی ما یک سری آدما هستند که ...!!!               تو در معاشرت باهاشون اونا را عمیقأ تحسین می‌کنی   بس که مهربونند، خوش قلبند،خوش اخلاقند ،یک رنگند،همراهند،با سلیقه و با حوصله اند اصلا درجه یک هستند یهو از ته قلبت میگی ای خدااااکه تورو حفظت کنه الهی که باشی همیشه                                         برای تو : که «رنجیدی و نرنجاندی»

اگر از نظر مالی وابسته نیستی بهترین راه حل جدا شدنه...ولی ی چیز بگم چرا ۱۵ سال طولش دادی؟

چون خاک برسرم وابسته ام نمی‌دونم چکار کنم الآنم یکساله استقلال مالی پیدا کردم و یک پسر شش ساله دارم ولی از عاقبت نمی‌دونم چرا میترسم حس میکنم این وابستگی من همیشه آسیب میزنه

یک چیزی بهت بگم ما حتی والدینی هم داریم که از شدت عصبانیت چون بچه جون به لبشون می‌کنه بچه را شدید کت ...

آخه چرا من اولویت زندگیش نیستم و همیشه محبت ازم دریغ می‌کنه روز زن یک گل و تبریک نگفت و با خواهرش که من رو فحش داده دوباره راحت حرف میزنه

چون خاک برسرم وابسته ام نمی‌دونم چکار کنم الآنم یکساله استقلال مالی پیدا کردم و یک پسر شش ساله دارم ...

خوبه که عزیزم...

هرچقدر زودتر اقدام کنی بهتره 

نمیدونم فرهنگ شما چجوریه اصلا تا چ اندازه استقلال داری اما 

برو مشاور اول ببین چجوری چکار میتونی بکنی 

ببین خانواده حمایت میکنن کسی هست حمایتت کنه 

بعدش کم کم جدا شو 

نمیدونم...ولی این مرد قابل اعتماده ب نظر خودت؟فقد همون ی بار بوده؟

همون موقع زنگ زدم پلیس گفت گشت می‌فرستم از ترس آبروریزی و خوشحال شدن خانوادش نزدم چون خانوادش منتظر ...

خانواده اش دوستش دارن بعد از اینکه پلیس بیاد خوشحال میشن؟ 

اگر کسی بچه اش رو دوست داشته باشه از شادی اش خوشحاله از خوشبختی اش لذت می بره نه از مشکلاتش

به زندگی خودت برس.سرت رو گرم کن.ارزش اش همون خانواده ش هست. همون بهتر ور دل شون باشه

برای خودت‌مشغولیت درست کن نه‌نگران ش باشی نه دلتنگش


خانواده اش دوستش دارن بعد از اینکه پلیس بیاد خوشحال میشن؟ اگر کسی بچه اش رو دوست داشته باشه از شادی ...

مشغولم ولی نمی‌دونم چرا باز ذهنم درگیر میشه به خدا افسردگی دارم دارو مصرف میکنم محبت که نمی‌بینم همیشه تنهام نمی‌دونم چرا باید وابسته باشم

آخه چرا من اولویت زندگیش نیستم و همیشه محبت ازم دریغ می‌کنه روز زن یک گل و تبریک نگفت و با خواهرش که ...

بهش یاد بده با زبان خوش با رفتار بهتر با اینکه تو ارج بدی بهش منم یکی بهم بگه تو احمقی فلانی بلد نیستی محبت کنی چطور به خواهر فلان شدت بگو بخند داری نه تنها محبت نمیکنم متنفر هم میشم که چرا داره بهم توهین می‌کنه دستور میده 

مردها اخلاقشون با ما فرق داره اونا دنیاشون خیلی متفاوت هست و البته ساده ما زنا ریز بین هستیم 

کوچک ترین حرف ازش یک رمان بلند بالا می‌سازیم تو ذهنمون 

🖌️تو زندگی ما یک سری آدما هستند که ...!!!               تو در معاشرت باهاشون اونا را عمیقأ تحسین می‌کنی   بس که مهربونند، خوش قلبند،خوش اخلاقند ،یک رنگند،همراهند،با سلیقه و با حوصله اند اصلا درجه یک هستند یهو از ته قلبت میگی ای خدااااکه تورو حفظت کنه الهی که باشی همیشه                                         برای تو : که «رنجیدی و نرنجاندی»

خوبه که عزیزم...هرچقدر زودتر اقدام کنی بهتره نمیدونم فرهنگ شما چجوریه اصلا تا چ اندازه استقلال داری ...

نه اوایل عروسی همین کارو کرد من دست نوشته گرفتم و تعهد و تکرار نکرد تا 14 سال دوباره تکرار کرد جدیدا

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز