روزایی هست که منو خیلی میبوسه محبت کلامی خیلی میگه دوستت دارم نه فکرکنین بخاطر چیزی ...
یک روزایی هم هست منو خیلی اذیت میکنه
ویژگی های یک ادم خوش شیفته رو هم داره
من واقعا تا میام بهش دل ببندم و ارامش بگیرم روز بعد همه چیز خراب میشه
بین این دو حس گیر کردم
دلم نمیخواد نزدیکم بیاد
دلم نمیخواد قربون صدقم بره بغلم کنه
دلم میخواد معمولی باشیم
در حد صحبتای روزمره
چون خیلی آسیب می بینم خیلی آسیب دیدم دقیقا زمانی که من دلم بنده محبتاش میشه اون لحظه ای که ارامش پیدا میکنم همه چی خراب میشه خیلی گریه میکنم و روزها طول میکشه تا به خودم برگردم...
چیکارکنم؟؟؟
اون چند روز منو اذیت کرد پریروز اومد دوباره ببوستم بغلم کنه بهش التماس کردم نزدیکم نشو
الان باز با من بده صحبتم نمیکنیم ولی ارامش من بیشتره