شب که میشه به وقت خواب ک میرسه همش فکر مرگ خودمو عزیزانم میاد جلو چشام زبونم لال از ترس سکته میکنم واقعا وحشت دارم از مرگ هی اون دنیارو تصور میکنم میترسم چیکارکنم نیاد سراغم شاید باورتون نشه انقدر این فکر امد تو ذهنم ۳ ساله این فکر باهام هستو باعث شده من حتی بیماری ام اس بگیرم چیکارکنم خیلی بزدل شدم از وقتی بابام رفت اینطور شدم کمکم اگر تونست کسی بکنه یه عمر دعاش میکنم ذکرم میگم فایده نداره قرصم میخوره فایده نداره هیچی که هیچی