چند روز پیش داشتم به عنوان درد و دل و گلایه از جاریم پیش مادرشوهرم خیلی عادی و بدور از تنش حرف میزدم که بهش گفتم شما میدونی اون مقصره اما همیشه از اون طرفداری میکنی که یهو مادرشوهرم قاطی کرد و شروع کرد به جیغ و داد و شلوغ بازی و هوچی گری و در آخرم به من فهش پدر داد ....
حالا اون لحظه ی من 😐😐😐 چی شد چرا اینجوری کرد 😢🤕😐
منم مثل خودش فحش پدرش میدم 😁😁😁
قطعاً دندوناشو میریزم تو حلقش
نگران نباش تعصبش رو میکشه و آدم منصفی نیس
بی ادبی و بی شخصیت ی خودش رو نشون داده
بی خیال
چه مادرشوهر بیشعوری
اصلا برام قابل تصور نیست اون لحظه. حتی توی ذهنم
و نمیدونم چیکار میکنم!
وایسادی نگاه؟؟؟؟
یا حسین
یا علی
یا ابالفضل
روزگارش سیاهه سیاه
دیگه تا اخر عمرم باهاش هم کلام نمیشم
اگه کسی اسم پدرمو بیاره کاری میکنم از حرفش پشیمون شه مثه سگ
خوب هرکس شرایط زندگیش ی جوره.واکنش من با تو بستگی به اون شرایط داره
تا سیر دلم نمیزدمش ولش نمیکردم فوش که واسه یه لحظه اس نمیگم زورم زیاده ولی وقتی یکی رو خط قرمز ام پا میزاره فرضو می‌زارم برا اینکه نهایت اون میکشه منو و با تمام جونم میزنمش
قطعا روم نمیشه مثل اون جلو روش فحش بدم و بی ادبی کنم ولی صد در صد واسه همیشه قیدش و میزنم جوری که دیگه هیچ موقع چشمم تو چشمش نیفته
داد
به پدرم فحش داد
سر یه ماجرای مسخره که مقصر اول و آخرش خودش بود
بی محلی کردم
به خودش فحش داد خدا شاهده یهو زن ۷۰ ساله به شوهرش گفت این ( یعنی من) بهش گفتم :ج
من اصلا تو عمرم این مدلی حرف نزدم
شوهرش که اصلا زرد شد از خجالت
منم بهش گفتم از سنت خجالت بکش قیامت حقه مرگ حقه سوال و جواب حقه چرا همچین دروغی میگی
بهش میگم"آفرین چه توصیف خوبی از پدر خودت کردی!میتونی بیشتر ادامه بدی تا بهتر واقعیت پدر و مادرتو متوجه شم و به دلیل رفتارها ابلهانت پی ببرم"
