باشوهرم دوتابچه هام اومدیم شهر دوست شوهرم که دندون هامونو درست کنه امشب رفتیم مطبش ساعت ۱۰ دیگ شوهرم خوابید روصندلی دستیارشم یک خانومی بودش خیلی بابچه هابازی کردو حرف میزد دیگ بعد دوست شوهرم شام پیتزا سفلرش داد اوردن سر غذا خوردن ابروی مارو بردن هی به خانوم میگفتن اسمت چی اسمت چیه ..میگفتن بعضی گربه ها گوه میکنن بعضی گربه ها میزاین بعد گفتن مامانم جوش خانوم قوامی زده (من تو مسیر تحمه ایناخوردم یک جوش ناجور رو بینیم زد شوهرمم گفت عههه مثل جوشای خانوم قوامی زدی تو )بچه ها تو ذهنشون مونده بود...یا هی جلو دوست شوهرم به دستیارش میگفتن مااومدیم خونه دوست بابام ..یک جمله رو صدبار تکرار میکردن ..چرا این بچه ها جایی ک باید ساکت باشن انقدر ابروبر میشن وامار میدن
اصلا نمیدونم اون موضوع گربه هارو ازکی یادگرفتن
اینجور وقتا باید بخندی و یکم حرف بچه ها رو توضیح بدی که سو تفاهم نشه
ولی اکثرا میدونن که بچه ها جوگیرن
اها بعد اینکه کفشاشو نو یادمون رفته بود بیاریم ..رفتیم براشون خریدیم گفتن ما کفش جدید خریدیم ..اییییی خدااااا😪😭😭
اشتباه از خودتون بوده جینی وارد مطب شدید
خودت خجالت نکشیدی تو ماشین یا سالن انتظار مینشستی خب
وای دختر منم همینه یعنی چیزی نمیمونه ک نگه یسره حرف میزنه همه چیزو لو میده سه سالشه فداش شم
🤣🤣🤣🤣😂😂😂😂
چندسال شونه و تو خونه بهشون بگو خیلی حرف نزنید جاییکه میرید اگر تکرار کردن ی تایم کوتاه با همسرت برو بیرون تو خونه تنهاشون بزار تا درس عبرت بشه و دیگه تکرار نکنند
ای جان تصورش کردم باحاله
چند سالشونه
بچه ها یه جا بهشون اهمیت میدن جوگیر میشن اشکال نداره بابا همه میدونن بچن دیگه
نفهمیدم چی گفتی
دوستای شوهرت چه با کلاسن😏
بهتر بود،با بچه ها میرفتید یه دور بیرون میزدید،تا کار همسرت تموم بشه،یا نیبردیشون رستوران،خلاصه اونجا نباشن،وقتی دیدی زیادم دارن حرف بی ربط میزنن،حالام عب نداره،بی خیال
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
