بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
چیزی نمیگم چون دلم خیلی از این دنیا پره...میخوام ازت هر چی بگم بغضم گلومو میبره...آدم یوقتا از خودش بی حرف باید بگذره...این روزهای آخرو ساکت بمونم بهتره...
قسمت هیجان انگیز ماجرا اون جاست ک تو جمع ها سعی میکنه زیر زیرکی بهت توجه داشته باشه و چشمک بزنه یا یه تیکه های رو استفاده کنه ک فقط مخصوص خودتونه و فقط تو میدونی چی میگه باید خودتو کنترل کنی نخندی😂
همکار بودیم ولی توی شرکتای مختلف، برای انجام کاری یه مدت میرفتم شرکت ایشون، دیگه اسیر شدیم😂
روزی سگی داشت در چمن علف میخورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف میخوری؟! سگی که علف میخورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف میخوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف میخوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
اون داشت دیگ های شام روضه رو میشست چشمش خورد به من و اینگونه که شد ۱۰ با دو بچه گذشت😎
لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین. از زمانی که وارد نی نی سایت میشم همینطوری دونه به دونه پشم.ام کنده میشه تا زمانی که خارج میشم واسه خودم راحت اپیلاسیون میشم😁کاشکی همه اتفاق های دنیاااا باب دل آدم بوددد.....میشه واسه ظهور امام زمان یه دونه صلوات بفرستی اللهم عجل لولیک الفرج. خدایا شکرت