همسرم نیس دوستم نیستیم
ولی از اول بگم
بچه بودیم میگفت تورو خدا بیا بزرگ شدیم ازدواج کنیم
عروسک میاورد برام🥲
بعد بزرگ شدیم همون نگاه ها هس
همون مهربونیا هس
بفهمه یه چیز لازم دارم زودمیگه من میرم بگیرم
سر سفره باهم باشیم اول من میکشم یا یه چیزی بخوام قبل گفتمم زود متوحه میشه و میده
کلی کارای دیگه🥲
ولی جلو نیومده البته میدونه من نمیتونم رل بزنم فعلا🥲