از بچگی یعنی حدود ۱۴ سالگی به دلیل اینکه از طرف پدرم خیلی کمبود محبت داشتم و دارم ناخودآگاه به شدت به یکی از اقواممون وابسته شدم و همیشه اونو جای پدرم میبینم طوریه که اگه چند روز نبینمش اعصابم خراب میشه و حتی تا خود الان که ۲۵ سالمه همش توی خیالاتم دارم باهاش زندگی میکنم و لحظه های پدر دختری باهاش میسازم این فرد محبت خاصی به من نداره من ناخودآگاه این حس و به ایشون دارم💔بدون اون حتی قادر به ادامه زندگی نیستم
اینطور چیزی طبیعیه به نظرتون؟