بچه ها منو کسی ک دوسش داریم
4ساله موندیم پای هم الان بخاطر یسری حرف ها و مخالفت های من خانواده اونم چششون ترسیدن دیگه جلو نمیان دو بار قبلا اومدن
الان خواهر این پسره میدونه ما کم و بیش با هم در ارتباطیم خودشم مخالف ازدواجمونه
حالا عشقم بمن گفته به بهانه ای خواهرم بت زنگ بزنه تا با هم صحبت کنید بفهمه تو آدم سخت گیری نیستی و بیشتر بات اشنا بشه چون شخصیت تاثیرگذاری تو خانوادشون هست
حالا بنظرتون به چه بهانه ای به خواهرش بگه بمن زنگ بزنه؟
چرا مخالف هستن
برید خرید
بگه حالت بده
مطمعنی میشه به این پسر تکیه کرد توی زندگی؟!!!
مشکل خودشونه این مسله و نیاز نیست شما ذهنتون رو درگیرش کنید. بذارید اونا تلاش کنن واسه به دست اوردنتون.
اقا پسر خودشون تلاش کنن واسه متقاعد کردن خانواده شون اگرم انقد نظرش توی خانواده ش ب حساب نمیاد بهتره از الان بدونید که اینده قراره کسایی دیگه واستون تعیین تکلیف کنن. ایشون اگه دستش توی جیب خودش باشه انقد لنگ نظرخانواده نمیمونه مگر اینکه خانواده تامین مالیش میکنن!!
دیگه وقتی خودش متوجه این مسله نمیشه که اونا واسه منفعت خودشون مخالف ازدواجش هستن نمیشه کاری کرد. اگر علاقه شون و تصمیمشون واسه این ازدواج جدی باشه میتونه ب زور هم که شده راضیشون کنه و راضی نشدن بدون رضایت خانواده ش اتفاقی نمیفته چون پسره و مستقل و ثابت شده خانواده ش خیرخواهش هم نیستن و‌منفعت خودشون ارجعیت داره واسشون!!
بنظرم شما خیلی خودتون رو مشتاق و تشنه این رابطه و ازدواج نشون ندین بذارید پسر ترس از دست دادنتون رو داشته باشه تا تلاش بکنه و‌بهتون برسه.
چهارسال زمان زیادیه واسه اشنایی اولیه.
