نه دخترم مریض بود دوبار استفراغ کرد و خوابید بمیرم براش یه هفتس مریضه اینم از شب یلدای ما با قرص و شربت گذشت
نه قلبم نابود شد حس میکنم مغزم درد میکنه
عالی بود عالیییی🥺
امشب بعد شب تولد نامزدم
دومین شبی بود ک عمیقا دلم میخواد دوباره زندگیش کنم
همه چی عالی
برا اولین بار نامزدم اومد تو جمع خانوادگی(طایفه مادری طایفه پدری رو قبلا بردمش ولی غریبه هم نبود اینجا ی شهر کوچیکه همه همدیگه رو میشناسن)
خیلی زود صمیمی شد و حرف زد و میخندید با خنده هاش میمردم
بعد دو ماه دختر خالم اومده بود دلم لک زده بود براش
از هر لحاظ عالی بود
مادر بزرگم از شدت خوشحالی امشب گریه کرد🥺
این زن عموم اصلا شوخی نداره تو هر جمعی باشه عموم چیزی بگه خوشش نیاد سریع ریکشن نشون میده . و براشم مهم نیست بعدا پشت سرش چی میگن . از این اخلاقش خیلی خوشم میاد . حالا اگه من باشم میگم نه زشته دعوا میشه جمع خراب میشه ولی زن عموم اصلا اینجوری نیست راضی نباشه شوهرش هرکاری کنه تو همون جمع جلو همه جواب میده
اره سر همین رفتاراش همیشه اتفاقا با احترام باهاش رفتار میکنن . پشت سرش زیاد میگن ولی جلو روش خیلی رعایتشو میکنن. منم مثل توام میگم جواب بدم جو متشنج میشه بقیه بهشون خوش نمیگذره . برای همین هرکی از سر راه میرسه یه تیکه بارم میکنه میره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
