مامان قشنگم میدونم یک جایی نشستی منو میبینی دلت داره برام میسوزه خیلی شکسته شدم خیلی ناامید شدم از همه جا. مامان دلم تنگ شده برات. کاش بودی تا یکبار دیگه بوسه میزدم به پاهات دستهات را میگرفتم و به چشمات خیره میشدم و با زبان دل با هم حرف میزدیم. من امشب حتی شام هم نخوردم دلم میخواست مامانم سفره مینداخت برام. مامان خیلی آتیش گرفتم با رفتنت. توروخدا دعام کن من از دوریت دارم دارم دیوانه میشم. چرا منو اینقدر وابسته کردی به خودت حالا هم ببرم ولی من مثل تو پاک نیستم شفیعم باش منو ببری پیش خودت.
کاش دنیا برمیگشت به قبل.
ممنونم میشم یک فاتحه برای مادرم بخونید.