مادرم توسهم اش نزدیک مادرش خونه کشید نوساز پدرم در واقع کمک کرده بهش و هیچ خونه شبیه اون خونه اون نزدیکی ها نیست بعد ما می ریم اونجا خونه خودمون با کسی هم کار نداریم ولی هر وقت میریم دوست دارن مارا به بهانه مختلف اذیت کنند
بعد ما آذوقه میخریدن اینا برای دوتا کارگران یا فوق سه تا غذا می پختن خودشون پنج تا با مهمان شون هم می خوردن آذوقه تموم میشد بازم میخریدیم
چندبار ،حالا اومدن منت غذا دادن به کارگرهای مارو می ذارن