وقتی باهاشون دو دقیقه حرف می‌زدی شروع میکردن راجب چیزهایی صحبت میکردن که برای من خوش آیند نبود و بدم نیومد تیکه ها حرفاشون رفتارشون خیلی بد بود مثلا فرض کن من یه پفک رو کامل خوردنی هر هر می‌خندیدن تیکه مینداختن یا تعداد قاشق های آدم زو میشمردن یا سعی میکردن تو زندگی آدم دخالت کنن اینه که دیگه. یلدا و عید دیگه برام اهمیتی ندارن و من هر موقع پول تو‌حسابم باشه اون روز برام عیده و بجای خرید یلدا و عید میرم واسه خودم طلا میخرم خوشحالم که دیگه اونا رو نمیبینم رو مخ و اعصابم نیستند
ترجیح میدم پولی که قراره خرج عید و یلدا بشه تو حسابم باشه یا باهاش طلا بخرم
یه خواهر و داداش بزرگتر دارم
بعد از ازدواج قطع ارتباط بودیم با خانوادم
دو هفته پیش معذرت خواهی کردن
یه سری حرفا و کارا میکرد خواهرم تا یکی دو روز پیش که مامانم جوابشو میداد
تا اینکه فهمیدم شوهرش مثل اینکه خیانت کرده و به رابطه ما حسودی میکنه
اما نمیدونه درون زندگی من خیلی قشنگ نیست
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
