تا اینکه گفتم من با این قیافه نمیرم خونه خیلی گریه کرده بودم
گفتم مادرم اینا میخوان برن مهمونی پنج دقیقه بزار بمونم بعد میرم خونه
نزاشت تنها بمونم تو خونه بزور و دعوا منو برد خونه پدرش
پدرش خونه نبود برادرش بود ( مادر ندارن) اومد درو باز کرد من تو ماشین بودم همسرم توکوچه صداشو میبرد بالا که بیا پایین
منم رفتم گفتم تروخدا بیا منو ببر خونه هی اهمیت نمیداد هیچی دیگه منم چیزی نگفتم
جلوی برادرش جوگیر شد کتکم زد😭 چند تا سیلی زد بهم وانقد دیروز گلوم رو فشار داد که چیزی از گلو پایین نمیره گلوم زخم شده مریض شدم 😭
خلاصه داداشش میگفت احمق زنته جلوی من اینجوری میزنیش؟؟؟