چندین ماهه با پدرم حرف نمیزنم نمیتونم ببخشمش چندین ماهه حتی سر سفره ننشستم چندین ساله از ته دلم نخندیدم فقط و فقط تنها اشتباه من تو زندگیم جدا شدنمه البته برای خودم اشتباه نبود برای پدرم چرا .. حرف مردم اهمیت بیشتری داشت
از وقتی یادم میاد از 17سالگیم تا الان دارم کار میکنم پشتوانم خودم بودم هر چیزی خواستم خودم گرفتم سرکارم درس خوندم مرخصی نمیدادن بابام انقد براش بی ارزش بودم که لپتاب میخواستم گفتم پیش پرداخت بدم بازنشسته ای بقیشو قسطی من میدم فقط بیا اونجا تاییدش کن کدملیتو حتی اینکارم نکرد بعد من وقتی تومور مغزی گرفت کل پس اندازمو دادم حتی دو شیفت کار کردم که تو خونه کمبودی نباشه پدرم خیالش راحت باشه 🤦🏻♀️
بعد اسمشو گذاشته پدر ..پدری که تو سخت ترین شرایط شرایطو برام سخت تر کرد از پا در بیام حتی اونروزی که گفتم میخوام برم دانشگاه گفتش تو هیچ ببخشیدا گو..ه.ی نمیشی رو یادمه
خدایا کمکم کن ازمونو قبول بشم کمکم کن من دیگ خسته شدم از این وضع 🤲🏻انقددد غم تو دلمه ولی باز سرپا موندم باز امید دارم
خدایا امیدمو ناامید نکن
میشه برام از ته دلتون دعا کنین لطفا 🥲😔