من حدودا پنج سال پیش، حدودا بیست سالم بود و به یکی از آشناها خیلی علاقه مند شدم بچه بودم عقلم نمیرسید، اونم چندسال از من بزرگتر بود و نمیدونست من دوسشدارم، من خیلی احساسی بودم خیلییییی دوسش داشتم اونموقع، و اشتباهم این بود استوری احساسی اینستا میذاشتم بقیه رو هاید میکردم و اون متوجه شد که دوسش دارم. ولی هیچی نمیگفت، بعدها متوجه شدم با کسی رابطه داره و کلا از حافظه م و زندگیم این ادمو پاک کردم و جوری که الان هیچ حسی به این آدم ندارم و حتی بدمم میاد که من کنار این ادم باشم.
به فامیلمون گفته میخان بیان خاستگاری من،
و من الان سه ساله که ماجرا کلا برام تموم شده
فقط نمیدونم چی بگم که تموم شه بحث خاستگاری چون فامیل هم هستن نمیشه چیزی بگم که بربخوره بهشون.
نمیشه بگم شرایطمون بهم نمیخوره کاملا بی معنیه
نمیشه بگم ما تفاوت داریم، میگن همو که هنوز نشناختین
بگم قصد ندارم، ممکنه فکر کنن منظورم زمانه
خاهرانه کمکم کنین، چی بگم به نظرتون؟