من وقتی 2 سالم بود مادرم فوت کرد
الان هیچی ازش یادم نمیاد و دلمم خیلی یهویی الان انگار براش تنگ شده 😭
با اینکه با لطفا خالم کمبود مادر و حس نکردم واقعا ولی دلم خیلی گرفتس
اره درسته خالم بزرگم کرد حتی به خالم میگم مامان ولی بازم تو مدرسه خیلی اذیت میشم
همه به چشم یه ادم بی مادر بهم نگاه میکنن
😭😭
حالم اصلا خوب نیست
نزدیک 1 ساعتی میشه دارم اشک میریزم
بند نمیاد...
مثل تو نه
ولی مشابهشو تجربه کردم
هنوز که هنوزه بعد از چندین سال که میگذره،هرشب با خودم درگیرم.
مامان من پارسال فوت شد ۶ ماهش بود مادرش مرد همیشه حسرت مادرشو داشت میگم الان دیگه رفت پیش مامان خودش😓
چند سالته
تو مدرسه به همه بگو مامان دارم .
عزیزمم جای مادرت ایشالا توی بهشت باشه خالت الان مامانته عملا قدرشو بدون و واسه مادرت دعا کن که همیشه روحش شاد باشه و دیگه از این فکرا نکن همین که یه خاله داری گه بالا سرته و هواتو داره بدون از دعای مادرته که پشت سرته
خیلی سخته عزیزم
من یکی از اقواممون سه تا بچه کوچک داشت تو سی سالگی فوت کرد به خاطر یه پرستار
بچه هاش زیر دست نامادری بزرگ شدن با شرایط سخت
باز خدا روشکر خاله ات بوده
حق داری مادر شاید تنها کسی باشه که تورو از ته قلب بخاطر وجود خودت دوست داره ، خالصانه ترین عشق ، عشق مادر ب فرزند هست ک شاید مثلش رو تو زندگیت نبینی
عزیزم ناراحت نباش خدا مادرت رو بیامرزه . اونجا بودم بغلت میکردم
خدا رحمت کنه
راجع به خالت جوری حرب بزن انگار مامانته
کی به کیه
بعدشم مگه پدر مادر همه تا آخر عمرشون میمونن
من پدرمو از دست دادم
منم مثل تو خجالت میکشم بگم
بعضی وقتا چیزی نمیگم
دروغ نمیگم راستم نمیگم
خدا رو شاکر باش پدرت هست
کم یا زیاد با هر اخلاقی فقط هست
من سه سالگی مامان بابام ازهم طلاق گرفتن و دست نامادری بزرگ شدم
تا۲۶سالگی بابام نذاشت مامانمونو ببینیم ب۵د ازدواج پیداش کردم و رفتم دیدنش تقریبا دوسالی رفت امد داشتیم بدنبود اما هیچ حسی بهش نداشتم انگار اونم زیاد دلش نمیخواست ماروببینه
تااینکه پارسال ب منوخواهرم گفت شماهابخاطر مال ومنال من اومدین اگه بخاطر خودم بود تواین همه سال میومدین دیگه منم کلا دوباره کات کردم.
ولی همیشه حسرت ی مادرمهربون داشتن ب دلم موند
بخاطر همین چیزاس همیشه از خدا میخوام عمری بده بچهانو بزرگ کنم نوهامو ببینم و توی بزرگ شدنشون کمک کنم
