خانوما ما قراره باهم همسایه بشیم من عقدم فعلا نرفتم خونه خودم اونام ادمای خوبین زیاد تو بحثای خصوصی ما دخالت نمیکنن تا اینجا اینجور شناختمشون ارومن ولی من بیخودی استرس دارم از این میترسم مادرشوهرم وقت و بی وقت بیاد خونه من یا هی صدا بزنه یا نمیدونم صدام بزنه بگه بیا پیش ما یا کمک کن و فلان من خیلی استرس اینا رو دارم میترسم تو خونه خودم امنیت نداشته باشم هم از لحاظ روحی و کلا😔 ...خواهرشوهرامم بچه کوچیک دارن میترسم هر وخ اومدنی مثلا بدون خبر دادن بیان ...شرایطمونم جوری نیس بریم جای دیگه مجبوریم بریم و اونجا زندگی کنیم ی چیزی بگین دلم اروم بشه
نه تو این مدت چجوری شناختیشون مهمه
از همون اول رو نده بهشون
درو باز نکن بگو خواب بودم نشنیدم
قربونت برم چرا حالت بد باشه فکر کن خانواده خودتن
همه چیز به خودت بستگی داره که از اول صمیمی نشی و بدعادتشون نکنی.حریم هاتون و خودت و شوهرت مشخص کنین.تاپیک صمیمیت ممنوع و بت خانواده همسر را بشکنید بانو آرتمیس و بخون خیلییی کمکت میکنه
باید منعطف باشیییی از روز اول خیلی چیزارو مشخص کنی اینکه هروقت دختراش هستن یا فامیل میان نباید شماهم حتمن باشید
از اول هرجور رفتار کنی همونه شاید یمدت ناراحت بشن حتی ولی بعد عادت میکنن و واسشون طبیعی میشه ، از روز اول با دعوت برو بیخودی صدات کردن بهونه بیار و نرو درکمال احترام ،تند تند نرو ،اگه تو زیاد نری اونا هم روشون نمیشه زیاد بیان ،قاطی نشو صمیمی نشو چندماه اینارو رعایت کن اوکی میشه
لازم نیست هردفعه درو باز کنی بعدا گفتن چرا نبودی بگو بیرون بودم حموم بودم هندذفری گوشم بود نشنیدم.یا اگه باز کردی سرد برخورد کن زیاد رو نده به کارات برس نشین باهاشون به حرف زدن یا کلی پذیرایی.عادتشون بده که با دعوت خودت بیان .وقتی هم دعوت میکنی کاملا احترام بذار و خوب پذیرایی کن که فرق سرزده اومدن و با دعوت اومدن و بفهمن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
42 ثانیه پیش
42 ثانیه پیش
43 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
