2777
2789

یبار خواهرشوهرکوچیکه من مریض شده بود )اسهال واستفراغ(این حدودا واسه ۱۵سال پیش )بعد خواهرشوهربزرگم جلو دربوده این خانومای جلو در که وامیستن باهاش سلام وعلیک می کنن وبعد حال خواهرکوچیکه رومیپرسن میگه مریضه بردیم دکتر ازش میپرسن چی بوده مریضیش اینم هول می کنه ومیگه ایشی میشتیلیق همسایه ها ی بهم نگاه می کنن وفکرمی کنن ی بیماری جدید ونادر وبرای سلامتیش خیلی دعا می کنن

از باغ می برند چراغانی ات کنند     تا کاج جشن های زمستانی ات کنند    پوشانده اند صبح تورا ابرهای تار    تنها به این بهانه که بارانی ات کنند    یوسف به این رها شدن ازچاه دل مبند    این بارمی برندکه زندانی ات کنند   ای گل گمان مکن به شب جشن می روی    شاید به خاک مرده ای ارزانی ات کنند   یک نقطه بیش فرق رحیم ورجیم نیست    ازنقطه ای بترس که شیطانی ات کنند  آب طلب نکرده همیشه مرادنیست    گاهی بهانه ایست که قربانی ات کنند

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خیلی خوبی😂😂بچو بره

اره به قرآن چندسال پیش بود توبازار تره بار فروشی ی پسره کیسه پلاستیکی می فروخت .از این دسته دار بزرگا.همش میومد جلو دست وپام می گفت خانوم پلاستیک می خوای منم می خواستم کلاس بزارم گفتم بچو بره.

حتما با خودش گفته خدایا این خانوم خارجیه .این چه زبونی هستش  که حرف میزنه

یه بار رفته بودم اموزش پرورش میخواستم یه اتاقیو پیداکنم نمیشد در به در از این ساختمون به اون ساختمون بعد رندوم رفتم تو یه اتاقی گفتم فلان اتاق کجاست یه پسر خیلی جوون خوشتیپ برگشت باخنده گفت شما چرا انقدر دورخودت میچرخی گفتم ببخشید از کجا متوجه شدین گفت خانوم دوربین جلومه و کلی خندید

خیلی بد بود اخرشم خودش اومد راهنماییم کرد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز