دیشب تو آشپز خونه به مامانم گفتم چرا بابا رفتارش تو همه جا به غیر از وقتی خونه مامان بزرگ (مامانش) هستیم ۱۸۰ درجه فرق میکنه(تو خونه راه میریم فحشمون میده و خیلی بی محلی میکنه و ماهم نمیتونیم چیزی بهش بگیم چون قاطی میکنه کار دستمون میده اما خونه مامانش میگه میخنده وجودی رفتار میکنه انگر مارو خیلی دوس داره) بعد مامانم گفت اره میخواد خودشو خوب جلوه بده و بگه من خیلی خوب رفتار میکنم. بعد اون تو حال بود اینو شنید یه دفعه داد زد (اسم من) پدرتو درد میارم بعد شروع کرد کلی فحش به من و مامانم داد که بطور وحشت ناکی بد بود و به مامانم تهمت خرابی زد و کلی هم برای من آرزوی بدبختی ، سرطان و مرگ کرد و رفت اتاقش بعد دوباره اومد دوباره کلی فحش ناموسی و چرند و پرت گفت و من کلی گریه کردم و خوابیدم و کوتاه بگم فردا باز ظهر اومد ۱۰ برابر قبل کلی فحش داد و اینقد فحشاش بعد بود که به من حمله عصبی دست داد اوفتادم زمین لرزیدم و نفسم بند اومد برای چند دقیقه ( چون همشو تو خودم ریخته بودم و منو مامانم نتونستیم بهش حتی یه فحش بدیم)
بعد چند ساعت اومد چند تا خوراکی خرید و گفت برات لباس میخرم اینا ولی میدونم هیچکدومو آنجام نمیده
ببخشید طولانی شد
