این داییم با اینکه ناتنیه ولی خیلیییی دوسش دارم رابطمون با هم اوکیه،،،اصلا بین دایی تنی و ناتنی هام هیچ فرقی نمیبینم
بعد امروز با دایی تنی هام سر ارث و میراث دعواشون شده بود ،داییم بهش حرف زده بود اونم یواشکی گریه کرده بود 🥺الهی بمیرم من ،مامانش انقد تو مغزش خونده که از داداشاش بدش بیاد ولی آخرم اینجوری گریه کرده
دوست ندارم بین دایی هام اختلاف پیش بیاد ولی مامان سلیطشون نمیذاره😓انقد که بدجنسه
محض درددل تاپیک زدم
راحت باش خواهرم
بابای من دایی ۲۴ تا خواهرزاده دختره
یکی زنگ میزنه دایی کنکور قبول شدم سکه طلا میگیره براش
اونیکی زنگ میزنه دایی حوصلم سررفته مسافرت میخوام شمال میبره
اونیکی زنگ میزنه دایی زیارت میخوام کربلا میبرع
یکی دیگ کوچیکه زنگ میزنع دایی عروسک میخوام میبره براش کلی عروسک میخره
یکیشونم دوره تهرانه هر ۳ ۴ روز یبار ۱ تومن براش میزنه
خب شما زنگ بزن
نذار فک کنه شما پشت اون داییهاتی
ما خاندان پدریم از اول باهم جنگ داشتن🤣🤦♀️
بچه های زن اولیه بابا بزرگم هی به بچه های دوم میگفتن شما حق مارو خوردین پدرمونو ازمون گرفتین🤣🤦♀️
حالا باز شاید باورتون نشه ولی بابام با داداشای ناتنیش خیلی صمیمی تر از داداشی تنیشه🤣
بهش اس ام اس بده منم دقیقا دیشب به عمو ناتنیم پیام دادم خیلی دوسش دارم دلم واسش تنگ شده بود اون الان به یه دلگرمی نیاز داره پیامش بده چند سالشه
منم داییمو خیلی دوس دارم چن سال پیش تو خیابون پریدم بوسش کردم😐😂بدبخت از خجالت سرخ شد زنش اذیتش کرده میخواد طلاق بگیره دلم برا زندگیش کبابه
