تصمیم گرفتم همچین بلایی سر همسرم بیارم ...ههههههه
بابا ازاینکارا نکنید ترس خیلی برا ادم بده.من اگه بترسم کلیه هام وزیرشکمم دردمیگیره.به دکترم گفتم همچین حالتی دارم گفت ترس باعث اختلال تو این نواحی میشه. تو بدن هرکس متفاوته .مثلا دخترعمم میگه پاهام دردمیگیره.
مث شعبده بازا شوهرش مثلاا خودشو غیب کرد رفت بیرون...بعد یهو عجی مجی....اااا دااااالللی ....از تو کمد درومد
من اون تاپیکو کامل نخوندم شاید یه صفحه فقط؛ولی اصلا عنوانشم خندم میندازه😂😂آخه مثلا شوهر تپل مپلی خودم تو کمد تصورم میکنم😂😂😂😂
اگه میخواین یکیو اذیت کنین 😎😎 صدای تلویزیون رو ببرید بالا، بالای بالا تا اخرین درجه😁😁 بذارید رو یه شبکه که مثلا اهنگ زیاد پخش می کنه بعد تلویزیون رو خاموش کنین و کنترل رو در دسترس قرار بدین😆😆 امیدوارم مثل دوستم دمپایی نصیبتون نشه 😉😉
وای منم خوندمش غش رفتم هیچ تاپیکی اینهمه نخندیده بودم
مشکل اینجاست که داشت با دوستت از خونواده ی شوهرش بد میگفت
وای یه بار شوهرم شیفت شب بود ساعت ده زنگ زد درا رو قفل کردی گفتم اره ..دیگه گرفتم بچه ها رو خابوندم ..ساعت یازده و نیم بود خودمم تو چورت بودم ..دیدم صدای پا تو حیاط میاد تمام بدنم میلرزید ..تا بخام بلندشم دیدم کلید تو در میچرخه ..بلند شدم چراغا رو روشن کردم از ترس انگار کسی راه گلومو بسته بود نمیتونستم جیغ بزنم یه حس خفگی گرفتم ..در باز شد دیدم شوهرمه ..فقط خاستم بمیرم تو اون لحظه .خودشم شوکه شده بود که منو تو حال با اون حالت میدید ...دعواش کردم گفتم نمیتونستی تو پیام بگی داری میای ..اونم گفت یه هویی شد .کار تعطیل بود
