و یکم از حال و هواش و حس خوب تون بگین موقع خوندنش 😁
خودم عاشق رمان های خارجی کلاسیکم
رمان های مورد علاقم
یکیش جین ایر بود یه دختر منزوی و تنها و خودساخته که بر عکس دخترای اشراف سوسول اون زمان برای زنده موندن و زندگیش تلاش می کرد و قلم نویسنده و فضای داستانش انقدر بی نقص بود که آدمو غرق می کرد داخل داستان
بعدی بردباد رفته هم نگم دیگه با اون اسکارلت مردباز و چموش ولی قوی و بااراده و سگ جان و یه جنتلمن مثل رد باتلر 🤣
شما هم موردای دیگه دارین بگین
برباد رفته ، پر
طراوت بهار بود اگه اشتباه نکنم خیلی قشنگ بود
یکی دیگه هم پسره چند شخصیتی بود اسمشو یادم نمیاد ولی اونم خیلی خفن بود
آناکارنینا خیلی قشنگه
بچه ها اگه میتونین یه خلاصه کوچولو هم بگین چون بعضیا نخوندن
زنان قهرمان محو داستان میشی
جز از کل هم قشنگیه ولی عشق و عاشقی نیست
من بلندیهای بادگیر رو خیلی دوست داشتم
غرور و تعصب رو هم همینطور
توی رمانای جدیدتر کتابخانه نیمه شب رو خیلی خیلی دوست دارم
اما
تردید
سندینتون
عقل و احساس از جین ایر
مردی که می خندد و بینوایان از ویکتور هوگو
